از احیای بازار تا احیای شهر
به گزارش آوای وحش، خبرنگاران/اصفهان احیاگر بازار تبریز، در نشستی که برای انتقال تجربۀ پیروز نجات آن بازار به منظور احیایِ بازار اصفهان برگزار شده بود، با بیان اینکه بازارِ امروزِ اصفهان افسرده است، گفت: در بازار است که همه چیز ساخته وپرداخته می گردد و به جامعه می آید و جامعه را می سازد؛ اگر بازار اصفهان را از دست بدهیم، اصفهان را از دست می دهیم.
جهت دریافت مشاوره خدمات طراحی لوگو از بهترین و باتجربه ترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی لوگو و آرم تجاری تا برندینگ حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
اکبر تقی زاده، مدرس دانشگاه هنر اسلامی تبریز و برنده جایزۀ آقاخان برای مرمت بازار تاریخی تبریز، در نشست با مردم برای احیای بازار اصفهان که روز گذشته سه شنبه هشتم بهمن ماه در سالن همایش حوزه هنری اصفهان برگزار گردید، سخنش را چنین شروع کرد: حدود هفت یا هشت ماه قبل که به اصفهان آمده بودم بخش های زیادی از بازار را پریشان دیدم. یادم به بازار تبریز در سال های 1373 و 1374 افتاد که چنین شرایطی داشت و حتی شرایط آن در بخش هایی بدتر از شرایط امروزیِ بازار اصفهان بود. دیدم در بازار اصفهان تعداد زیادی از حجره ها تعطیل بودند. دیدم که تعداد زیادی از دکان ها به انبار تبدیل شده و آن رونق اقتصادی خود را ندارد. مانند دهه پنجاه نبود که زیاد به اصفهان می آمدم. امروز دیدم که بازار اصفهان حالش خوب نیست، افسرده است، ناراحت است. فکر کردم که اگر تجربۀ بازار تبریز که چه بود و چگونه شد و چه نتایجی را آنجا به دست آوردم خدمت شما عزیزان عرضه کنم، شاید بتوانیم راهی را برای عبور از این شرایط پیدا کنیم.
وی ادامه داد: مسئله این نیست که حجره ها انبارشده یا تعطیل باشند، اصلاً ترتیب اجتماعی بازار اصفهان عوض شده و آن ها نیستند که بودند. بچه های آن ها هم دیگر نیستند، اصلاً به چیز دیگری تبدیل شده و من به ضرس قاطع می گویم این راه درست نبوده است. بیایید دستمان را بالا ببریم و بگوییم شکست خوردیم و با روشی که پیش گرفتیم در مدیریت شهرمان و شهرتان اصفهان یکجاهایی خطاهای بسیار شاخص و غیرقابل بخشش داریم؛ ولی این به معنای این نیست که همه چیز را از دست داده ایم، خیلی چیزها را می توانیم برگردانیم و دوباره بازار، قلب تپندۀ اصفهان گردد. قلب تپندۀ اصفهان فقط وجه اقتصادی آن نیست. بازار، دانشگاه اصفهان است. بازار، دانشگاه علوم انسانی اصفهان است. در بازار است که همه چیز ساخته وپرداخته می گردد و به جامعه می آید و جامعه را می سازد. بازار جایی است که سرمایه های اجتماعی شهرتان را می سازد، پرورش می دهد، حفاظت و نگهداری می نماید. بازار فقط کالبدش نیست، فقط طاق و گنبدش نیست، اگر بازار اصفهان را از دست بدهیم اصفهان را از دست می دهیم.
بازار تبریز از دیروز تا امروز
برندۀ جایزۀ آقاخان تجربۀ احیای بازار تبریز را چنین شرح داد: بازار تبریز در کشور و دنیا خیلی مهم است. علی رغم زلزله های زیادی که در این شهر اتفاق افتاده، خیلی زود بازار و بعدازآن شهر ساخته شده است. امروزه گفته می گردد بازار تبریز وسیع ترین سازۀ آجری به هم پیوستۀ عالم است. 27 هکتار عرصه و 75 پیرامونش که حوزه نفوذ بازار است. ازنظر مالکیت، دولت سهم بسیار کمی آنجا دارد. بازارها را هیچ وقت دولت ها نساختند، بازار شما را هم دولت نساخت بلکه اجداد شما ساختند و برای شما گذاشتند. 16 درصد بازار تبریز مالکیت عمومی است، 66 درصد مالکیت خصوصی، 16 درصد وقفی است و دو درصد فقط مال دولت است که عموماً بانک های دولتی هستند و این پدیده نو است و خیلی تاریخی نیست.
تقی زاده اضافه کرد: سال 1373 و 1374، سال هایی است که مدیر استانِ ما -که بعدها وزیر شد- اصرار بسیار زیادی داشت ما بازار را تخریب کنیم و فقط یک تیمچه یکسرا و اگر شد بخشی از سرا را نگه داریم و باقی آن را بکوبیم و به قول ایشان پاساژهای شیک بسازیم! می گفت ببینید چقدر موش و سوسک دارد! ما حریف نمی شویم و راست هم می گفت، چطور می توانستیم بازاری با این وسعت را حفاظت کنیم؟
وی اعلام کرد: دولت برای چه بیاید در بازار؟ ما به دولت اجازه دادیم که بیاید و دخالت کند. دولت چنین وظیفه ای ندارد. وظیفۀ بسیار مهم دولت تأمین امنیت است و باور کنید دولت وظیفۀ دیگری ندارد. دولت در دورۀ مدرن کارهای زیادی انجام داده و کاری که هیچ وقت نباید ببخشیم این بود که آن ها اختیارات ما را کم کردند و اقتدار خودشان را زیاد کردند. همۀ بلایی که سر ما در تبریز آمده بود به همین دلیل بود. بعدازاینکه خوب مطالعه کردیم دیدیم که دلیل این همه آشفتگی در بازار تبریز این بود که دولت مداخله نموده بود و کار را به آنجایی رسانده بود که می گفتند بازار تبریز غیرقابل حیات است و حقیقتاً همین طور هم شده بود. این بازار و شغل های اصیل آن از بین رفته بودند و شغل های درجه دو سه جایشان نشسته بود و ترکیب اجتماعی هم نزول پیدانموده بود. الان بازار امروز شما هم به همان صورت است.
احیاگر بازار تبریز یادآور شد: در بازار تبریز 23 سرا و کاروانسرا، 20 تیمچه، 34 راسته، 22 دالان، هفت بازارچه، چهار چهارسوق، دو پل بازار، 28 مسجد، سه بقعه دو کتابخانه سه مدرسه سه زورخانه یک یخچال، چهار حمام و یک میدان بزرگ به جامانده از دودمان هاست.
وی ادامه داد: ما در میراث فرهنگی همه چیزدان نیستیم و باوجود و حضور صاحبانِ درد است که می توانیم پدیده را آسیب شناسی کنیم. آنجا با چند تن از بازاریانی که خودشان و اجدادشان در بازار بودند نشستم و به این رسیدیم که ما در میراث باور نداریم که بازاریان بتوانند مدیریت امر مرمت را ایفا نمایند و این به این دلیل بود که دولت مداخله نموده بود و هر جا دولت جلوآمده بود چون اقتدار دارد، مردم کنار کشیده بودند، ولی این به معنای اینکه مردم ندانند نیست دولت باید به مردم میدان بدهد، آن ها می آیند و حریف می شوند.
تقی زاده با شرح مسائلی که بر سر احیای بازار تبریز وجود داشته گفت: دومین مسئله این بود که هم ما به بازاریان اعتماد نداشتیم و هم بازاریان به ما اعتماد نداشتند و طبیعی است که هر عملی، عکس العملی خواهد داشت. بین میراث و دارایی و شهرداری و این ارگان ها هم اختلافات زیادی بود و بازار بین این ها له شده بود. به همین دلیل بعد از مدتی عطایش را به لقایش بخشیده بودند. مشکل دیگر این بود که بازاریان نمی توانستند نیروی انسانی لازم برای مرمت را تأمین نمایند. مشکل این بود که مصالح مورد احتیاج خیلی راحت در دسترس نبود. مرمت پدیدۀ زمان بری است و با عجله نمی گردد آن را انجام داد و این جلوی کاسبی را می گرفت و یکی از مسائل دیگر همین بود. اگر همه این موارد را هم حل می کردیم در یک تیمچه، تک به تک نمی توانستیم کار کنیم چون یک سازوکار و مدیریت جمعی می خواهد و این نسل فعلی مدیریت جمعی را یادش رفته بود.
وی توضیح داد: بازاریان فکر می کردند باید کسب وکار را تعطیل نمایند و توهمی در بازار وجود داشت که مرمت پدیدۀ گرانی است درصورتی که اصلاً این طور نیست. مشکل دیگر این بود که بازاریان می گفتند ما اگر مرمت و احیا انجام دهیم گردش اقتصادی آن ها بهتر می گردد پس ادارۀ دارایی را چکار کنیم؟ دیگر اینکه اختلافات بسیار جدی بین همسایگان وجود داشت. رابطه ناصحیحی بین میراثی ها و بازاریان وجود داشت. همه این آسیب ها ریشه در مداخلۀ دولت دارد. ما باید به دولت می گفتیم خودمان بلدیم انجام دهیم و همه موضوعات را حریف می شویم. شاید گرفتاری های بازار شما بیش از این موارد باشد اما ما با همان بازاری ها این آسیب شناسی را انجام دادیم. نشستیم و سیاست هایی را تدوین کردیم. آن ها خیلی مسرور شدند از اینکه دیدند ما آن ها را در کار مداخله می دهیم چون همواره چیزی آن طرف میز و این طرف میز وجود داشت.
مرمت، ارزان تر از احداث است
این مدرس دانشگاه ادامه داد: بر اساس تدوین سیاستی که با حضور بازاریان اتخاذ شد، نتیجه گرفتیم که ما در میراث به هیچ وجه در مدیریت امر مرمت ورود نکنیم و اعتماد و نظارت کنیم و آموزش داده و راهنمایی را بر عهده بگیریم. به واقع اصلاً ما چه کسی هستیم!؟ مگر من می توانم در ملک شخصی شما واردشده و دخالت کنم؟ اما در بازار انتظار دارید میراث بیاید و ملک شما را مرمت کند. ما باید نظارت کنیم که مرمت ناصحیح ننمایند و این نظارت هم طی سال هایی ضروری است و بعد مردم یاد می گیرند و می فهمند اگر مرمت صحیح انجام دهند کارشان مداوم می گردد و دورۀ بهره برداری شان طولانی می گردد.
تقی زاده شرح داد: خلاصه سیاستمان را بر این اساس تدوین کردیم که مصالح نایاب را ما تأمین کنیم و در اختیارشان بگذاریم و آن ها پولشان را بدهند، ما استادکاران را به آن ها معرفی می کنیم و خودشان اختیار دارند با هریک از این افراد وارد کار شوند.
وی اضافه کرد: در آن سال ها گفتند شرایط کسب وکارمان خوب نیست. شرایط ناجوری داریم و ما گفتیم اشکال ندارد. 25 درصد را شما بیاورید، 75 درصد را ما، سال اول را با این مورد پیش رفتیم البته ما نتوانستیم همه 75 درصد را بدهیم چون اصلاً پول نداشتیم اما آمدیم جلو، این 25 و 75 درصد در 10 سال بعد به جایی رسید که ما شدیم دو درصد و آن ها 98 درصد! دو درصد ما این بود که به آن ها طرح می دادیم به اضافۀ داربست و باقی را بازاریان پیش می بردند و به این باور رسیدند که این به نفعشان است و اصلاً درستش هم همین است.
احیاگر بازار تبریز گفت: بازاریان مشکل دارایی داشتند به همین دلیل من پیش مدیرکل دارایی رفتم و گفتم بازاری ها می خواهند مِلک خودشان را مرمت نمایند. بیا و آقایی کن و اذیتشان نکن و چند سالی مواظبشان باش. گفت قانوناً نمی گردد. گفتم منابع اقتصادی را چه کسی تأمین می نماید؟ گفت ما. گفتم شما از کجا می گیرید؟ گفت از بازاری ها و ... گفتم خب خودشان دارند خرج می نمایند. آدم بسیار شریفی بود و خیلی زود فهمید و قول داد هر تیمچه و سرا به مرحلۀ احیا که رسید و جان گرفت و چرخۀ اقتصادی اش که بهتر شد، هفت یا هشت سالی به او تنفس بدهد و کمتر اذیتشان بکند و این کار را هم کرد و بازاری ها خیلی راغب شدند که دنبال این کار بروند.
تقی زاده اعلام کرد: ما در ادامه به دنبال این رفتیم که زمانی که فردی مرمت می نماید، کسب وکارش را تعطیل نکند. تدبیر کردیم که در پایین بازار کسب وکار ادامه داشته باشد. به تدریج به بازاریان اثبات شد که مرمت ارزان تر از احداث است. در مرمت چیزی وجود دارد و احتیاج به پی سازی و دیوارچینی ندارد.
حضور مجدد معتمدین و سرمایه های انسانی
این مدرس دانشگاه یادآور شد: بازاریان تبریز ابتدا به ما می گفتند ثبت اثر کردید، باید بیایید مرمت کنید و برایش خرج کنید. اما آرام آرام به این مفاهیم رسیدند که ثبت اثر کردن دلیل این نیست که میراث هم آن را مرمت کند. میراث با این کار به شما شناسنامه داده و این یک احصای شخصیت است. ثبت اثر کردن در فهرست ملی و دنیای این است که مِلک شما نسبت به ملک دیگر که شایستۀ ثبت نیست یک درجه بالاتر است، نه اینکه تمام خرج آن به عهدۀ میراث باشد. قانون چنین وظیفه ای به عهدۀ میراث فرهنگی نگذاشته است.
وی ادامه داد: به بازاریان گفتم اگر اینجا مرمت گردد چه اتفاقی می افتد؟ گفتم بیایید سه نفر را انتخاب کنیم یکی پیرترین، یک نفر جوان ترین و یک نفر هم میان سال ترین عضو سرایتان باشد؛ البته با انتخاب خودتان و کم کم همۀ سراها صف کشیدند و دیگر ما احتیاج نداشتیم نیروی انسانی برای مرمت به آن ها معرفی کنیم. آموزش دادیم و این آموزش نیروی انسانی در چند سال بعد، تعداد مرمتگران بنّاهای ما را زیادتر کرد.
تقی زاده توضیح داد: بعد رفتیم به سمت وظیفۀ خودمان؛ مثلاً شبکۀ زیربنای تأسیساتی بازار که مربوط به بازاریان نیست و مربوط به دولت است، فاضلاب بازار، آب، برق، مخابرات و شبکه اطفای حریق و مانند این موارد را که باید دولت انجام دهد و بازاری نمی تواند بر عهده گرفتیم. چیزهایی که وظیفه اصلی ماست و چون همواره سرمان گرم چیزهای جزئی شده آن فراموش نموده ایم.
برنده جایزۀ آقاخان برای مرمت بازار تاریخی تبریز در ادامه گفت: ورودی های بازار تبریز از بین رفته بود و رفتیم به سمت طراحی مجدد، مطابق با الگوهایی که داشتیم. این کار را هم کسبه نمی تواند انجام دهد و کار دولت است. بعداز انجام آن، رفتیم سراغ یکی دو بانک که در بازار آمده بودند و ملکِ با سازۀ تاریخی بازار را تخریب نموده و با سازۀ نو، مکانی را به عنوان شعبه ساخته بودند. با آن ها صحبت کردیم و آنجا را با الگوی معماری بومی برای آن ها ساختیم و آن چنان زیبا شد که بانک های زیادی آمدند و درخواست داشتند با همین الگوی معماری در بازار مستقر شوند.
وی اعلام کرد: کمی که کار جلوتر رفت با همان ترکیبِ هیأت امنایی با یکی از مساجد صحبت کردیم و مرمت مساجد توسط بازاریان بدون دخالت ما ولی با راهنمایی و نظارت میراث انجام شد. مردم یاری های بی دریغی داشتند. یکی از معضلات این بود که توالت در بازار خیلی کم داشتیم و آن قدر مبلغ اهدایی زیاد شد که مسابقه ای برای ساخت سرویس های بهداشتی درگرفت! بخش زیادی پول برای ساخت این سرویس ها از اروپا آمد چراکه بازاریانی بودند که به اروپا رفته بودند و یادشان بود که این بازار چه وضعی داشت. به این ترتیب پول بود که از آن سمت می آمد و الان تعداد بسیار کثیری سرویس بهداشتی در بازار داریم.
تقی زاده تأکید کرد: اولین نتیجه ای که این نوع همکاری بازاریان با هم و گزینش هیأت امنا ایجاد کرد، حضور مجدد معتمدین و سرمایه های انسانی بود. البته در اصفهان شما این مشکل را کمتر دارید ولی ما در تبریز این مشکل را خیلی زیاد داشتیم. همه معتمدین بازارمان را در دوره های مختلف تارانده بودیم و خیلی ها از تبریز رفته بودند.
سرمایه اجتماعی و سرمایۀ انسانی یکدیگر را می سازند
این مدرس دانشگاه در ادامه، شیوه احیای بازار تبریز را چنین شرح داد: سه نفر به عنوان هیأت امنا انتخاب شدند که از بین آن ها یک طیف جدید سرمایۀ انسانی به وجود آمد و الان تعداد بسیار زیادی انجمن های خیریه و NGO در تبریز داریم که کارهایی می نمایند که حیرت آور است. ما در تبریز یک گدا نداریم و امکان ندارد به تبریز بیایید و گدا ببینید. همه خیریه های ما یا پایشان در بازار است و یا توسط بچه های بازار به وجود آمده اند. در شهر ما یک معتاد متجاهر نمی توانید ببینید. این ها را همین هیأت امنا و سرمایه های انسانی انجام دادند که از داخل بازار بیرون آمدند و دیدند علاوه بر بازار باید شهرشان را هم درست نمایند. آن ها انواع بیمارستان ها را ساختند که وجود نداشت. این معجزه است که وقتی با هم کار می کنیم، بعدازاینکه احتیاج اولیۀ کارمان تمام می گردد و می فهمیم چقدر توان داریم، از دامنه و بازار بالاتر می رویم و شهر و جامعه و ایران بزرگمان را می سازیم. این مرهون این تفکر است که بتوانیم معتمدین و سرمایه های انسانی مان را زنده کنیم.
تقی زاده تأکید کرد: علاوه بر سرمایه انسانی چیز دیگری در بازار داریم که آسیب دیده و آن سرمایه اجتماعی است. اینکه راست گو باشیم، سرمایه اجتماعی است. وقتی سرمایه انسانی به وجود بیاید، این سرمایۀ انسانی سرمایه های اجتماعی خودش را درست می نماید. سرمایه اجتماعی هم سرمایۀ انسان ساز است و این دو یکدیگر را می سازند. حس امنیت دومین حاصل است. یک روز از یک سر تا آخر یک راستۀ بازار تبریز متجاوز از بیست شمع زده بودند تا طاق پایین نیاید و معلوم بود امنیت وجود نداشته است و بازاریان خودشان در امنیت نبودند، پس مشتری چطور آنجا بیاید؟ سوم رضایت عمومی است؛ همه دولت ها، تلاششان این است که رضایت عمومی را به دست بیاورند و خیلی هم زور می زنند اما گاهی نمی گردد. وقتی رضایت خود بازاری ها تأمین شد، رضایت مشتری ها هم تأمین شد، رضایت کل شهر تأمین شد و درنهایت بازار تبریز به ثبت دنیای رسید.
منبع: خبرگزاری ایسنا