داستان دنا پلاس
به گزارش آوای وحش، داستان از آنجا آغاز می گردد که در دولت هفتم، مقدمات تجهیز بخش طراحی و استایل ایران خودرو کلید خورده بود و اولین دستور کار این بخش، طراحی یک خودروی نو با تکنولوژی روز جهان و خارج کردن چرخه فراوری خودروی پیکان به عنوان یک محصول قدیمی که نزدیک چهل سال از سال 1346 تا 1384 چرخه فراوری آن م یگذشت نهاده شد.
تیم تحقیقاتی آن موقع برای به دست آوردن تجربه، در گام نخست یک طرح موجود کانسپت از یک شرکت بریتانیایی را که نتوانسته بود در بازارهای خارجی موفقیت بدست آورد را با قیمتی مناسب خریداری کرد و توانست اجازه بازنگری و ساخت آن را بگیرد. این گروه با همکاری چند شرکت خارجی و بخش طراحی داخلی مستقر در ایران خودرو اقدام به طراحی مجدد این خودرو تحت نام پروژه X7 نمودند و سعی کردند که داشته های خود را بر روی پلتفرم خودروی پژو 405 که سالیانی از فراوری آن در ایران می گذشت تطبیق دهند که ماحصل آن، خودروی سمند با پیشرانه پژو 405 شد.
حال، بعد از ذبح گاو شیرده قبلی، یعنی پیکان، نوبت به دوشیدن این گاو تازه نفس شده بود. اگر دقت کنیم متوجه می شویم که همچنان این گاو مشغول به تغذیه نیازهای بازار تشنه ایران تحت نام های مختلفی مانند سمند، سمند ال ایکس، سورن، دنا و در آخر دنا پلاس است.
طبق رسم معمول هم خودروی مثلاً تازه وارد بازار می گردد، اما همچنان خودروهای قبلی بازنسشته نمی شوند و ما تا کنون ده ها محصول زیر پرچم خودروی سمند داشته و خواهیم داشت.
چندسال پیش، بزرگترین فیس لیفت بر روی این پلتفرم، باعث به وجود آمدن خودروی دنا شد که در زمان خود یک حرکت انقلابی بود و باعث بالا رفتن مقدار تقاضا برای خرید این خودرو شد. این خودرو همان سمند بود که از ستون جلو تا چراغ ها و گریل جلو و نهایتاً از ستون عقب تا چراغ های خطر عقب مورد باز نگری طراحی قرار گرفته شده بود.
در تصویر شما تفاوت های بصری میان خودروی دنا و دنا پلاس را خواهید دید.ابتدا به آنالیز مشترکات بصری این دو خودرو در ناحیه عقب و جلوی آن می پردازیم. خودروی دنا که ارتقا یافته خودروی سمند است، در نمای جلو شباهت زیادی به میتسوبیشی لنسر دارد، گریل شش ضلعی که در ناحیه پایین پهن تر می گردد با یک نوار باندری روی سپر که جای پلاک خودرو است، خواسته و ناخواسته آدم را به یاد لنسر می اندازد. هرچند که این حرکت در زمان خود قدرت و صلابت خودرو را افزایش داده بود، اما امروزه با ورود خودروهای روز جهان که روی ریزترین جزئیات با وسواس خاصی توجه می گردد، سلیقهٔ مردم عادی را ارتقا یافته است. گریل در نمای جلو حالتی خشن و Aggressive دارد که در پایین به دو چراغ مه شکن L مانند منتهی می شوند.
چراغ های جلوی خودرو کمی به سمت طرفین و عقب، با یک قوس متمایل شده اند که جا داشت شدت این قوس کمتر می شد تا سطح رویی شیشهٔ چراغ ها، کمی صافتر می بود. اِلِمان ها و عناصر تشکیل دهندهٔ داخل چراغ های جلو هم ملقمه ای از حجم های مختلف و بدون رابطه هندسی است که با یک ردیف لامپ ال ای در طرفین (شبیه ریسه های لامپی در عروسی های دهه شصت می ماند)، این مجموعه را تکمیل نموده و کلکسیونی از حجم های نامربوط است که بیشتر قصد دارد ادای پیشرفت را در بیاورد.
اما بزرگترین تغییر در جلوی خودرو خط جدایش سپر و کاپوت جلوی ماشین است که به جای وسط مجموعه سپر و گریل، از بالای آن رد شده است. اما از آنجایی که دقت قطعه سازی و مونتاژ در مجموعه ایران خودرو که خودروهای مالی و مردمی فراوری می نماید در آن حد استاندارد و بالا نیست، گپ و شکاف میان این دو قطعه به صورتی است که به شوخی و به گفتهٔ بعضی دوستان می توانید انگشتان خود را از آن رد کنید.
بعلاوه، خط کات لاین بین گلگیر و درپوش موتور، همچون مرسدس بنزهای C کلاس از ناحیه پایین تری از بدنه قرار گرفته شده که علت این کار برای یک خودروی نسبتاً مقرون به صرفه قیمت تعیین نیست! معمولاً اقدام به حرکت هایی این چنینی، دقت بالا در فراوری و مونتاژ را می طلبد و قیمت نهایی خودرو را، حتی در کشورهایی مانند آلمان بالاتر می برد.
حرکت بعدی در این خودرو که جای بحث فراوان دارد در طرفین سپر جلو و حرکت آن به سمت گلگیرها و مجموعه چرخ های جلو است. خط شولدرلاین که بر روی گلگیرها به سمت جلو آمده است به یکباره با یک زاویه به سمت پایین سقوط می نماید و دور ناحیه چراغ های مه شکن پایین می چرخد که باعث به وجود آمدن یک ناحیهٔ وسیع بر روی بغل سپر می گردد که در جلوی هم یک ناحیه ذوزنقه ای وسیع و خالی به وجود آورده است که با ترکیب خط کناری گریل اصلی، اولین چیزی را که به یاد آدم می اندازد چیزی نیست به غیر از (لُپ های آویزون سگ بولداگ!!!) البته ترکیب آن با خشم گریل کاملاً هماهنگ است. به نوعی شما دنا را در جلو، یک ماشین درگیر و پاچه گیر دیده، اما در نمای عقب، شما این خودرو را یک موجود ملایم، دوست داشتی و صلح طلب می بینید. به عبارتی، عدم هماهنگی در نمای جلو و عقب این خودرو موج می زند.
اما آنالیز اجمالی نمای عقب هم خالی از لطف نیست. سمند خودرویی بود و هست که ترکیب پنل پشتی، شولدرهای گرد و جلوی محافظه کار آن نسبتاً مناسب و هماهنگ بود، اما دنا در نمای عقب، حالت خشم و قلدری سمند، تبدیل به حالت لبخند شده است.
چراغ های عقب تقلیدی از نسل چهارم مرسدس C کلاس است که باز هم مجموعهٔ داخلی آن ملقمه حجم های نامربوط و شلوغ است. ردیف چراغ های LED دایره ای و خطی که چراغ را به دو نیم قرمز و سفید نموده است، و در نهایت کات لاین درب صندوق که از بغل خورده است و سعی داشته که با کات لاین کاپوت هماهنگ باشد.
این کات لاین در نمای بغل با پایین چراغ های عقب در یک راستا است که تا حدی خواسته که نیم نگاهی به بی ام و سری 5 زمان خودش بیاندازد، که بیشتر (شبیه اثر برش یک شمشیر سامورای در عقب خودرو شده است!!!) ببخشید، اما هر بخش از این خودرو من را سورپرایز می نماید.
تنها چیزی که می توانم از دید خودم بگویم این است که اگر ما یک دوربین برداریم و از جای جای سمند عکس بگیرم، حجم های هنری و بدیعی می بینیم که به تنهایی ارزش هنری خاص خود را دارند، اما اگر کل مجموعه را با هم یکجا ببینیم، متوجه خواهیم شد که با شخصیت هیولای فرانکنشتاین روبرو هستیم و هر بخش گویا به وسیله یک طراح جداگانه طراحی و تکمیل شده است، و شاید هم هر بخش آن سلیقه یکی از مدیران ایران خودرو است که ناخواسته دستی در آتش بخش استایل این شرکت داشته اند.
آنالیز طراحی دنا پلاس
بعد از گذشت چند سال خودروی دنا مورد بازنگری طراحی شد و سعی شد که عدم هماهنگی های نمای جانب که بیشتر سمند بود، با جلو و عقب نوین این خودرو تغییر پیدا کند.
این تغییرات به این ترتیب هستند، ایجاد یک تریم کرومی فریم مانند پیرامون شیشه های جانبی، تغییر انتهای درب عقب به نحوی که به روزتر باشد، نصب دستگیره های درب آسان بازشو شبیه خودروهای گران قیمت تر، ایجاد یک خط مورب کارکتر لاین بر روی بدنه که ای کاش اثر ادامه آن کمی رو بغل سپر جلو هم دیده می شد!
ایجاد یک فرورفتگی در زیر پنل درب های جانبی شبیه کیا سراتو که حالتی خیز مانند به بدنه خودرو داده است. تغییر آنتن کلاسیک پیچی بر روی جلوی سقف به آنتن بال کوسه ای و انتقال آن به انتهای سقف و نصب سانروفی که در بدنه جمع می گردد که باعث تنگی فضای داخلی در عقب شده است.
در نمای جلو هم بازنگری هایی در گرافیک عناصر تشکیل دهنده چراغهای جلو بوجود آمده که بهتر از گونه دنا می باشد. نوار باندری روی گریل جلو هم به رنگ تیره در آمده که دنا پلاس ما را مزین به ته ریش نموده است تا ترکیب ریش پروفسوری آن هم تکمیل تر گردد.
اما در نمای عقب هم تغییراتی داشته ایم به نحوی که می توان ارتقاع ترکیب بندی عناصر گرافیکی تشکیل دهنده چراغ های عقب به نحو قابل تحسینی بهبود یافته اند و ردیف چراغ های ال ای دی عقب، جای خود را به قطعهٔ آکریلیک مات قرمز داده اند و در شب نمود بهتری دارد.
جا داشت چراغ مه شکن عقب که در مرکز منطقهٔ تیره دفیوزر مانند سپر عقب واقع شده است، جای خودرو را به چراغ های باریک تر، با فرمی هماهنگ تر در دو طرف این منطقه مانند خودروهای روز جهان می داد. اما بیشترین چیزی که در ریدیزاین خودروی دنا و دنا پلاس توی ذوق آدم می زند، استفاده از رینگ و لاستیک های سایز 15 اینچی همچون خودروی سمند است.
وقتی ما با افزایش قیمتی بالغ بر دو برابر سمند ال ایکس روبرو هستیم، مشتری حق دارد که لااقل رینگ های 17 اینچی با لاستیک های کمی پهن تر را طلب کند. شاید دوباره برنامه ریزی کردن ای سی یو و کامپیوتر سمند برای مهندسان ایران خودرو خیلی چالش بزرگی بوده است، اما باور کنید که مشتریان به خوبی فرق بین بزک کردن و یک محصول مدرن امروزی را می دانند و اگر همچنان در صف خریداران هستند، چیزی نیست به جز جبر زمانهٔ سیاست های بازار و مدیران بالا.
آخرین آگهی های خرید و فروش دنا
جا دارد که مدیران ایران خودرو از قافلهٔ پیشرفت های جهان عقب نمانند و قدر این بازار بالقوه و بالفعل ایران را بیشتر بدانند، پیش از آنکه خیلی دیر گردد. کافیست افراد متخصص و خوش سلیقه را وارد بخش طراحی نمایند. سرمایه گذاری معقول نمایند و در کار تخصصی طراحی هم دخالت مستقیم و غیرمستقیم ننمایند تا شاهد پیشرفت و سود بیشتر از مجموعه هایی مانند ایران خودرو و سایپا باشند.
پیشنهاد می گردد که ایده پردازی ها در قالب مسابقات اینترنتی از علاقمندان گردد و بگذارند استعدادهای جوان و پیران کار کشته دستی در تنور فراوری داشته باشند.
به امید آن روز.
منبع: بلاگ دیوار