نگرانی کتاب دوستان فرانسوی از بسته شدن کتابفروشی نمادین پاریس - آوای وحش

با ما همراه باشید و با تور ارزان فرانسه از کشور عشاق دیدن کنید و در شهرهای پاریس، مارسی بگردیم و برج ایفل ، موزه لوور و دیگر جذابیت های این شهر زیبا را ببینیم

ژیبر ژون زمانی قبل از شروع هر سال تحصیلی شاهد صف های طویل دانش آموزانی بود که در جست وجوی کتاب های دست دوم ارزان قیمت بودند. بیشتر دانش آموزان و دانشجویانی که در پاریس تحصیل نموده اند در مقاطعی برای یافتن کتاب های درسی خود از این فروشگاه شش طبقه بازدید نموده اند.

این شرکت خانوادگی که در سال 1886 تاسیس شد، کار خود را به عنوان دکه کتابفروشی در کرانه های رود سن شروع کرد و خیلی زود به چندین فروشگاه در منطقه پنج پاریس گسترش یافت که مخلوطی از کتاب های نو و دست دوم را می فروخت. سایبان های زرد روشنش در امتداد بلوار سن میشل به منظره ای آشنا در محله لاتن تبدیل شد که به لحاظ تاریخی محل ادبی و روشنفکری پاریس و جایی است که دانشگاه سوربُن در آن واقع شده است.

حالا با پایین آمدن 60 درصدی فروش کتاب به خاطر همه گیری، نمادین ترین فروشگاه این کتابفروشی زنجیره ای پس از تصمیم مالک ساختمان برای فروش، به خاطر بازسازی بسته خواهد شد. این موضوع در پی جابه جایی بولینیر، یکی دیگر از کتابفروشی های بسیار محبوب رخ داد که به دلیل افزایش اجاره بها مجبور به ترک مکان تاریخی خود شد و حالا در فروشگاه دیگری در همان خیابان به فعالیت خود ادامه می دهد. در همین حال بوکونیست ها (کتابفروشان کتاب های قدیمی و عتیقه در کنار رود سن) با قدمت چندصدساله خود در آن سوی جاده در اسکله های رود سن برای بقا کوشش می نمایند. همه گیری ماه هاست که این مناطق را خالی از مردم نموده. رودولف بازین دکایکس، مدیر بازاریابی ژیبر ژون گفت: کووید آمد و ناگهان دیگر نه توریستی بود و نه دانش آموزی. ما درباره یک کتابفروشی صحبت می کنیم که 80 درصد دی ان اِی آن کتاب درسی است که بسیاری از آنها دست دوم هستند. این فروشگاه بسیار بیشتر از بقیه تحت تاثیر نهاده شد.

وقتی فرانسه در ماه اکتبر برای بار دوم قرنطینه شد اعتراضات فراوانی از سوی کتابفروشان صورت گرفت که درخواستشان این بود که به عنوان خدمات ضروری قلمداد شوند و باز بمانند. شکسپیر و شرکا یکی از معروف ترین کتابفروشی ها و از همسایگان ژیبر ژون به خاطر شرایط سختی که با آن روبه رو بود از مشتریان یاری خواست و درنتیجه مشتریان و افراد خیرخواه در سرتاسر دنیا با خریدها و یاری های اقتصادی خود برای نجات این فروشگاه یاری فراوانی کردند.

اما این فقط ویروس کرونا نیست که ژیبر ژون را ضعیف نموده. پیش از همه گیری ناآرامی های ناشی از تظاهرات و اعتراضات جلیقه زردها و اعتصابات شرکت حمل و نقل باعث کاهش رفت و آمد در سن میشل شد. ژیبر ژون و شرکت هم خانواده اش ژیبر ژوزف نیز در واکنش به تهدید آمازون کُند عمل کردند. در حالی که بازار کتاب های دست دوم فرانسوی در حال رونق است (قیمت کتاب ها بسیار بالاتر از انگلستان است و این باعث می گردد کتاب دست دوم به طور میانگین 63 درصد ارزان تر از کتاب های جدید باشد) این تجارت عمدتا توسط پلتفرم های آنلاین تسخیر شده است.

دکایکس گفت: ژیبر ژون نمرده. اما مجبور است دوباره خودش را احیا کند. اولین شعبه ژیبر ژون روبه روی کلیسای نوتردام هنوز سر جایش است. این شرکت در حال بازسازی فروشگاه هایش در منطقه 10 است. حتا برنامه ریزی نموده ایم که تا ماه آوریل حداقل چهار ژیبر ژون کوچک تر در سرتاسر شهر راه اندازی کنیم. در هر صورت آینده نه در مراکز توریستی بلکه در محله های مسکونی جریان دارد. او گفت: چیزی که از قرنطینه یاد گرفتیم این است که مردم دیگر مناطق محل سکونت خود را ترک نمی نمایند. متوجه شدیم فروشگاهی که پیش تر مقصد بازدیدنمایندگان بود دیگر کارکرد خود را از دست داده. حالا نوبت ماست که به جایی که مشتری هست برویم.

اما تعطیلی قریب الوقوع فروشگاه میدان سن میشل که 50 سال پیش در 1971 افتتاح شد موجب ناراحتی کتاب دوستان شده و تصور اینکه بعد از بسته شدن این کتابفروشی، میدان و همسایگی اش چه شکلی خواهد داشت برایشان سخت است.

محله لاتن با کتابفروشی های مستقل و چندین موسسه نشر که در آن قرار گرفته است شناخته می گردد. اما در سال های اخیر این منطقه کم کم مورد تهاجم خرده فروشان مواد غذایی و برندهای مُد نهاده شد که بعضی از ساکنان آن را نشانه افول هویت فرهنگی تلقی می نمایند. در هر کدام از مناطق 5 و 6 حدود 100 کتابفروشی قرار گرفته است اما بر اساس آنالیز های اجرا شده، پایتخت فرانسه در 18 سال گذشته 27 درصد از کتابفروشی های خود را از دست داده است.

فردریک، یکی از ساکنان این منطقه از دهه 1980 که برای جست وجوی کتاب جلوی دکه بیرون ژیبر ژون ایستاده گفت: این فاجعه بار است. مثل این است که شانزه لیزه بوتیک های لوکس نداشته باشد. آنها حتا ممکن است سوربُن را ببندند. او به شعبه لوازم آرایشی سفورا در آن سوی خیابان اشاره می نماید و می گوید: آنجا یک کافه بود که کل پیاده رو را گرفته بود و مشتریان آنجا می نشستند. او نگران است که این اتفاق برای ساختمان روبه رویش بیفتد. خدا می داند قرار است آن را با چه چیزی جایگزین نمایند. من منتظر بدترین ها هستم. هر جایی که یک کتابفروشی بوده حالا به شعبات فست فود یا لوازم آرایش تبدیل شده است.